ترجمه قرآن به زبان های مختلف، به خصوص به زبان فارسی، از دیرباز رایج بوده است. در دوران متأخر، به جهت گسترش سواد عمومی ایرانیان و روی آوردن آنها به مطالعه قرآن و توجه به معانی آن، روند ترجمه قرآن افزایش یافته است.
از سویی دیگر، با توجه به قداست متن قرآنی و اهمیّت معانی آن در اندیشه و عمل مسلمانی، صحّت ترجمه اهمیّت ویژهای دارد؛ اما با وجود این، ترجمههای موجود، کمابیش اشکالاتی کلی و جزئی دارند و هنوز ترجمه ایدهآلی از قرآن عرضه نشده است و چه بسا چنین امیدی قابل تحقق نباشد.
از جملة این ترجمهها، ترجمة الهی قمشهای است که در وسعت بسیاری در دسترس عموم قرار گرفته و میگیرد. شادروان الهی قمشهای در تأسیس شیوة ترجمة امروزین و راحت و روان قرآن کریم (به نثر معیار و معاصر و روز) سهمی فراموش نشدنی دارد؛ اما با وجود این، ترجمه او اشکالات بسیاری دارد.
مقالة حاضر که چکیدة رسالة فوق لیسانس میباشد، بر آن است تا با بررسی ترجمة الهی قمشهای ـ عمدتاً از ده جزء آخر قرآن ـ نشان دهد که این ترجمه نیز متأسفانه از اشکالات بسیاری دارد و چنان به ویرایش جدی نیازمند است که اعمال آن به تغییر کلیت ترجمه و ظهور ترجمهای جدید منتهی میگردد.