بررسی علل و ریشه های ظاهرگرایی در فهمِ قرآن

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

10.22103/jir.2013.623

چکیده

ما انسان ها همواره متأثر از فراورده های دانش و فرهنگ نو و کهنة خویش هستیم و رهایی کامل از آن ها به نُدرت اتفاق می افتد؛ اما این تأثُّر ذهنی نباید در فهم آیات قرآن و روایات تأثیرگذارد و خلوصِ آن را مشوَّب سازد. فهم خالص و بی شائبه از متون دینی به ویژه قرآن، ممکن، اما مشکل است و پاک سازی ذهن از فرض های آغازین و انگاره های پیشین، شرط لازم برای دست یابی به چنین فهم خالص است؛ لیکن پس از غروب مِهر نَبَوی، از سوی برخی فرقه ها و      نحله ها، علاوه بر بروز اختلافات سیاسی- اجتماعی، برداشت های دینی نیز دستخوش اختلاف و گسستگی شد. تفسیرهـای مختلف از دین و کتاب الهـی شکل گرفت و تفکّـرات گوناگون و گاه متّضادّ از میان جامعـة اسلامـی سر برآورد. یکـی از این جریان های فکری، ظاهرگرایی و عقل گریزی و بستن باب اجتهاد در رویارویی با قرآن است؛ البته مُراد این مقاله، پرداختن به فرقه های ظاهرگرای « اهل سنّت» است که بیشتر از هر نحلة دیگر به این دست از عقاید، پای فشرده اند.
     نگارندة این نوشتار، برآن است تا با روش توصیفی - تحلیلی، ضمن پرداختن به علل شکل دهندة این گرایش عقیدتی، ریشه های این پدیدة ناسالم فکری را بیان کند و به قدر امکان مورد نقد و بررسی قرار دهد. نتیجه ای که از این تحقیق حاصل شده آن است که صِرف توجه به ظواهر آیات قرآن که این نحله بدان تمسّک جُستند، مُکفی درک و یافتن مدلول ها و مقاصد آیات قرآن نبوده؛ بلکه مدخلیت عقل با تکیه بر تفسیر معصومین ( علیهم السلام ) در راستای فهمِ صحیحِ قرآن امری محتوم است.

کلیدواژه‌ها